۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۳, یکشنبه

خانوادة اجاره اي ـ آزاده عبداله پور



اين كدام پدر, مادر, خواهر و يا برادر مهرباني! است كه بعد از گذشت سي و اندي سال ياد فرزندان و بستگان خود افتاده و در همكاري و هماهنگي با جنايتكاران و قاتلاني كه دستشان تا مرفق به خون فرزندانشان آغشته است, با كج كردن سر خر ولايت, راهي عراق شده تا مانند آنچه در اشرف گذشت، شبانه روز با 360 بلندگو به فرزندش با فحش و ناسزا و تهديد بگويد: «…من تا اين قلعه را سرنگون نكنم از جا نمي شينم....ادامه


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر